در حالی که حملات نظامی اخیر به برنامه هستهای جمهوری اسلامی ممکن است انگیزه تهران برای دستیابی به بمب هستهای را افزایش دهد، این حملات احتمال دارد روند دستیابی را نیز پیچیدهتر کند و به واشینگتن قدرت چانهزنی بیشتری برای منصرف کردن جمهوری اسلامی بدهد.
حملات ماه گذشته اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی بحثهایی درباره میزان عقب انداختن برنامه هستهای و ترغیب تهران به ساخت بمب برانگیخته است. پاسخ به این سوال به هیچوجه ساده نیست.
خسارت وارده
گزارشها حاکی از آن است که اسرائیل حدود ۱۲ سایت مرتبط با برنامه هستهای جمهوری اسلامی را هدف قرار داده و نزدیک به ۲۰ متخصص هستهای فعال در تحقیقات تسلیحاتی را کشته است. آمریکا نیز در حمله به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان مشارکت داشته است.
هرچند تاسیسات صنعتی معمولا پس از حملات هوایی قابل بازسازیاند، سانتریفیوژهای گازی که جمهوری اسلامی برای غنیسازی اورانیوم به کار میبرد بسیار حساس و آسیبپذیرند. به گفته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سانتریفیوژهای ایران تا پیش از آغاز جنگ همچنان فعال بودند، اما قطع ناگهانی برق یا خاموشی کنترلنشده میتواند آنها را نابود کند، همانطور که در خرابکاریهای پیشین دیده شد.
دوازده بمب سنگرشکنی که داخل دهانههای تهویه تاسیسات فردو انداخته شدند، احتمالا سالنهای سانتریفیوژ را یا مستقیم نابود کردهاند یا موجهای انفجار، سامانههای محافظتی را از کار انداختهاند. در نتیجه، گروسی در ۲۶ ژوئن اعلام کرد که تاسیسات غنیسازی جمهوری اسلامی دیگر عملیاتی نیستند و سانتریفیوژهای گازی دچار «آسیب بسیار جدی» شده است.
آیا توانمندیهای باقیمانده به بازسازی کمک میکنند؟
پس از بمباران تاسیسات هستهای، جمهوری اسلامی ممکن است تلاش کند برنامه تسلیحاتیاش را مخفیانه بازسازی کند. جمهوری اسلامی احتمالا تعدادی سانتریفیوژ اضافی در اختیار دارد که آژانس از سال ۲۰۲۱ امکان ردیابی آنها را نداشته است و ممکن است برای استفاده در تاسیسات غنیسازی مخفی پنهان شده باشد.
وضعیت ۴۴۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا غلظت ۶۰ درصد همچنان نامشخص است. هرچند گفته میشود مقدار زیادی از این ذخیره اورانیوم زیر آوار اصفهان، فردو و نطنز مدفون است، رسانههای داخلی ایران ادعا میکنند که بخشی از آن پیش از حملات به مکانی دیگر منتقل شده است. اگر این مواد تا درجه تسلیحاتی ۹۰ درصد غنیسازی شوند، احتمالا برای تولید حدود ده بمب هستهای کافی خواهند بود. این احتمال همچنین وجود دارد که جمهوری اسلامی اورانیوم با درجه تسلیحاتی را از خارج، برای مثال از کره شمالی، تهیه کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حملات اخیر ممکن است تجهیزات لازم برای تبدیل اورانیوم غنیشده به فلز و ساخت قطعات بمب را نابود کرده باشد، اما جمهوری اسلامی احتمالا نسخههای پشتیبان از این تجهیزات دارد یا میتواند این فرایندها را با ابزارهای ابتدایی انجام دهد.
با این حال، تهران ممکن است بازسازی را تا زمانی که نفوذ اطلاعاتی اسرائیل ادامه دارد، به تعویق بیندازد. همانطور که عراق پس از حمله اسرائیل به راکتور هستهایاش در سال ۱۹۸۱ بهمدت حدود یک سال برای ارزیابی گزینهها وقت صرف کرد، جمهوری اسلامی نیز ممکن است مسیری آهسته و محتاطانه را برای جلوگیری از حملات بیشتر در پیش گیرد.
این بازسازی ممکن است به شکل تاسیسات کوچک مخفی در تاسیسات صنعتی یا در مکانهای عمیقا زیرزمینی باشد. جمهوری اسلامی ممکن است برای کاهش آسیبپذیری، فرایند غنیسازی و تسلیحاتیسازی را در یک یا دو سایت متمرکز کند، یا آنها را پراکنده کند. هر دو روش نقاط ضعف دارد؛ سایتهای متمرکز در صورت شناسایی در معرض آسیب گستردهاند و سایتهای پراکنده به جابهجایی مواد و نیروها نیاز دارند که خود موجب افزایش خطر افشا میشود.
توانایی اسرائیل در جلوگیری از بازسازی برنامه هستهای جمهوری اسلامی به استمرار دسترسی به اطلاعات، و توان ترکیب اقدامهای مخفی و علنیــ با وجود تلاشهای جمهوری اسلامی برای فریب، انکار و بازدارندگیــ بستگی دارد.
علاوه بر این، اگر تمرکز راهبردی آمریکا بهسوی چین و دیگر مناطق متمایل شود، اسرائیل ممکن است مجبور شود مسئولیت بیشتری را بهتنهایی بر عهده بگیرد. حفظ این فشار در ماهها و سالهای آینده چالشهای عمدهای برای نیروهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل ایجاد خواهد کرد.
گزینههای جمهوری اسلامی، راهکارهای آمریکا
جنگ اخیر موجب افزایش درخواستها در تهران برای غنیسازی اورانیوم تا سطح تسلیحاتی و تسریع روند توسعه بمب هستهای شده است. با این حال، هنوز مشخص نیست که مقامهای بلندپایه محتاطتر چه واکنشی نشان دهند، هرچند شواهد حاکی از آن است که جمهوری اسلامی بیش از یک سال پیش تحقیقات تسلیحاتی را از سر گرفته است.
اکنون ممکن است تهران شرایط را محتاطانه بیازماید تا بسنجد که تا چه اندازه میتواند پنهانی پیشروی کند. اگرچه تمایل به ساخت بمب، بهویژه با انگیزههای انتقامجویانه، افزایش یافته است، همچنان دلایل محکمی برای ادامه راهبرد محتاطانه وجود دارد که مانع از پیگیری علنی برنامه تسلیحاتی میشود:
- جمهوری اسلامی در شرایطی بسیار آسیبپذیرتر از گذشته قرار دارد، در حالی که اسرائیل و آمریکا مصممتر و آماده خطرند.
- نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در رژیم ادامه دارد و احتمال شناسایی و خنثیسازی هرگونه اقدام برای دستیابی به بمب را بالا میبرد.
- جمهوری اسلامی همچنان شکاف بزرگی در توان پدافند هوایی دارد و تا سالها در معرض حمله خواهد بود.
- جمهوری اسلامی احتمالا قادر به محافظت از زرادخانه هستهای نوپا در برابر خرابکاری یا تهدیدهای داخلی نخواهد بود.
- داشتن بمب لزوما مانع حملات اسرائیل و آمریکا نخواهد بود، همانطور که سلاحهای هستهای اسرائیل مانع اقدامهای جمهوری اسلامی نشد.
- جمهوری اسلامی بهشدت نیازمند رفع تحریمها است و تنها راه توافق هستهای جدید با آمریکا است.
بنابراین، واشینگتن و شرکایش ممکن است همچنان بتوانند بر محاسبات هستهای جمهوری اسلامی تاثیر بگذارند، حتی اگر دستیابی به توافق هستهای ناممکن شود. آنها بهویژه باید با تاکید بیشتر بر اقدامهای زیر، تلاش کنند تهران را از احیای برنامه هستهای منصرف کنند:
- هشدار دهند که آمریکا و اسرائیل هر تلاشی برای احیای برنامه هستهای را شناسایی و خنثی خواهند کرد.
- نفوذ اطلاعاتی و سایبری برای اثبات آسیبپذیری زرادخانه هستهای جدید در برابر خرابکاری ادامه پیدا کند.
- از اقدامهای مخفی اسرائیل برای مختلسازی روند بازسازی برنامه هستهای حمایت و تهدید شود در صورت ناکافی بودن این اقدامها، از گزینه نظامی استفاده میشود.
- برای جلوگیری از انتقال سامانههای پدافند هوایی به سوریه، عراق و ایران، به کشورهای دیگر فشار آورده شود تا مسیر هوایی باز بین اسرائیل و ایران حفظ شود.
- بر آمادگی آمریکا برای لغو تحریمها در ازای توقف دائمی غنیسازی در ایران تاکید شود.
- درباره اعمال تحریمهای جدید و شدیدتر در صورت تلاش برای بازسازی توان هستهای هشدار داده شود.
- بر احتمال بروز درگیری جدید در صورت بازگشت جمهوری اسلامی به مسیر تسلیحاتی، که امنیت و اقتصاد کشور را به خطر میاندازد، تاکید شود.
- تهران تشویق شود تا شرایط لازم برای مذاکرات، و بازگشت و دسترسی کامل بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای فراهم شود.
در نهایت، آمریکا و اسرائیل باید یک کارزار رسانهای چندوجهی و آرام در داخل ایران راهاندازی کنند تا بر شکلگیری گفتوگوی داخلی درباره سلاحهای هستهای تاثیر بگذارند. این کارزار باید خطراتی را که پیگیری دستیابی به زرادخانه هستهای برای ملت ایران به همراه دارد، برجسته و تاکید کند که جاهطلبیهای هستهای جمهوری اسلامی منشا درگیریاند، نه منبعی برای امنیت مردم ایران و خاورمیانه.
ترجمه از موسسه واشینگتن در سیاست خاور نزدیک
مایکل آیزنشتات پژوهشگر ارشد موسسه واشینگتن و مدیر برنامه مطالعات نظامی و امنیتی در این موسسه است.